دفاع مقدس ۱۲ روزه مدرسهای بود که در آن صدای رسای مقاومت موج می زد از وعده صادق تا میدان عملیاتهای مهم که در آن بانوان نیز، لباس رزم و جهاد پوشیدند و جهاد را در عصر مدرن معنا کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی روایت جهاد؛ عملیات گسترده طوفان الاقصی در هفتم اکتبر، آن چنان سریع و قدرتمند بود که همه معادلات پیشین را دگرگون کرد این رویداد، عینیت یافتن همان “وعده صادق” بود؛ آنچه رهبری انقلاب سالها بر اساس بینش عمیق دینی و تحلیل دقیق سیاسی پیشبینی کرده بودند، در میدان نبرد به نمایش درآمد.
زنان فلسطینی، چهرههای بیادعای مقاومت در طوفان الاقصی، تنها تماشاگر نبودند بسیاری از آنان با حضور در خط مقدم، به مددکاری مجروحان، انتقال پیامهای مهم، تأمین مایحتاج رزمندگان و حتی مشارکت در پشتیبانی میپرداختند.
اما در ایران وعده صادق ۳، زنان ایرانی صدای رسای مقاومت شدند بانوانی که فرماندهی عملیاتهای رسانهای علیه دشمن، بسیج مردمی در راستای حمایت از مدافعان امنیت را، در پشت جبهه رقم زدند.
دفاع مقدس ۱۲ روزه یادآور خاطراتی است از جنس مقاومت و ایثار زنان این سرزمین، که دوشادوش مردان خدمت کردند و این جنگ مدرسهای بود که در آن مردم، زبان مقاومت را آموختند و هنوز ایثار و فداکاری این مردم در حمایت از مقاومت ادامه دارد.
قصه مادرانی که پشت جبهه را خالی نکردند
دود موشک که برچیده شد، قصه رزمندگان خط مقدم بر زبانها افتاد، اما روایت بانوانی که پشت جبهه را ساختند، در سایه ماند این گزارش، واکاوی یک پدیده اجتماعی منحصر به فرد در جنگ ۱۲ روزه است: جنبش خودجوش بانوان برای پشتیبانی از مدافعان امنیت؛مصاحبه با یک بانوی جهادگری که ایده “لقمه مقاومت” او زبانی برای تشکر شد.
خانم مرضیه پولادوند جهادگر پردیسانی که فعالیت اصلی خود را از زمان کرونا شروع کردهاست از کنشگری اجتماعی بعد کرونا و جنگ ۱۲ روزه برایمان میگوید: همه چیز از یک سفر آغاز شد، در بازگشت از سفری خانوادگی، صحنهای دیدم که تولد یک ایده برای کمک با جبهه مقاومت شد؛ جوانانی که در ایست بازرسی، با چهرههای برافروخته از گرمای سوزان، مشغول حفاظت از امنیت ما بودند.
این بانوی جهادگر برایمان تعریف کرد: از سال ۹۲ فعالیت جهادی خود را شروع کردیم، اما گروه جهادی ما از زمان کرونا به طور رسمی شناخته شد و پیش از جنگ ۱۲ روزه ، کارهای اجتماعی مانند تهیه ارزاق و کمک به بیماران انجام میدادیم، در همان روزهای اول جنگ، به دلیل فوت یکی از بستگان مجبور شدیم به شهرستان سفر کنیم در مسیر قم، ایستهای بازرسی را دیدیم بچههای مدافع امنیت، در گرمای سوزان، با تمام وجود در حال خدمت بودند، خودمان فقط ده دقیقه در صف ماندیم، اما تشنگی امان را بریده بود. با خودم گفتم: “چه خوب است برای این سربازان امام زمان(عج)، یک خوراکی یا نوشیدنی خنک ببریم.
همان موقع این فکر را با همسرم در میان گذاشتم که گفت: “بسمالله، خودت شروع کن” اینطور بود که کار کنشگری و حمایت از مدافعان امنیت با عنوان “لقمههای مقاومت” متولد شد و خدا رو شکر الگویی در کشور شد.
روایت این بانوی جهادگر، گواهی دیگر بر تداوم نقش آفرینی زنان ایران از هشت سال دفاع مقدس تا امروز است درسی که او و یارانش به ما میدهند این است:
جهاد فقط اسلحه به دست گرفتن نیست؛ گاهی یک بسته آجیل، یک لقمه نان و یک “خدا قوت” به موقع، خود حماسهای در پشت جبهه است بانوان ایران در دوران دفاع مقدس، از حماسهسازان ناشناخته تاریخ ما هستند در هشت سال جنگ تحمیلی؛ زنان نه فقط به عزیزانشان اجازه دفاع دادند، که خود با پشتیبانی لجستیکی، درمانی، فرهنگی و معیشتی، ستون خیمه جبهه بودند از بافت کلاههای خاکی تا تهیه نان و کمپوت برای رزمندگان، حالا پس از سالها، در جنگ ۱۲ روزه “وعده صادق” دوباره نقش بیبدیل زنان تکرار شد؛ اینبار در قالب “لقمههای مقاومت”، بستههای آجیل، و میانوعدههایی که نه تنها شکم که دل مدافعان را گرم میکرد این گزارش، روایت یکی از همان زنان جهادی است.
آنچه در ادامه رخ داد، نمونه بارز “سازماندهی اجتماعی خودجوش” بود بانوان قمی بدون هیچ ساختار دولتی، شبکهای گسترده از کمکهای مردمی را تشکیل دادند که در آن هر روضه به مرکزی برای جمعآوری کمکها تبدیل شد.
این بانوی کنشگر اجتماعی از روضههای خانگی محرم و پای کار آوردن بانوان محله در جمعآوری کمک ها گفت: سبدی در راهروی ورودی مراسمات عزاداری در هر مجتمع گذاشتیم و گفتیم هر کس هر چه در توان دارد—پول، آجیل، شکلات، میوه—در آن بگذارد، سپس این کمکها را جمعآوری و به دست بچههای ایستهای بازرسی و مدافعان حریم محلات میرساندیم و با کمک نقدی جمع شده لقمه مقاومت از جنس عشق را برای مدافعان درست می کردیم.
چالش اصلی، جمعآوری کمکهای مردمی و کمبود امکانات بود برخی وسایل بزرگ میخواستند اهدا کنند که امکان حمل آن را نداشتیم. نگران امنیت غذایی هم بودیم به مسئولان ایستها اطلاع دادیم که بدون هماهنگی گروه ما، از پذیرش خوراکی از افراد ناشناس خودداری کنند ما نیز مهر گروه جهادی را روی تمام بستهها میزدیم.
شور و شوق عجیبی داشتند به ویژه بچههای ۱۵ تا ۱۸ ساله، با ذوق میگفتند: شما به فکر ما هستید و این لقمه های و بسته های آجیل تنها غذای جسم نبود بلکه حمایت روانی بود که قدرتش از صد سلاح و موشک برای اقتدار این جوانان بیشتر بود.
نقش دیگر بانوان در این عرصه
مسیول گروه جهادی حاج قاسم به فرموده امام (ره) که از دامن زن است که مرد به معراج میرود اشاره کرد و گفت: اگر پشتیبانی بانوان نباشد، مردان نیز نمیتوانند در میدان بمانند این لقمههای ساده، پیامی بزرگ داشت: نسبت به کشور و امنیت خود بیتفاوت نیستیم
پیام بانوی جهادی به زنان ایران
میخواهم بگویم که ما در هر عرصه، مقام و شغلی که باشیم—حتی یک خانهدار—میتوانیم روحیه جهادی و مسئولیتپذیری را در جامعه زنده نگه داریم میتوانیم با کارهای بسیار کوچک، در روضهها، دورهمیها و محلات، دیگران را تشویق کنیم تا مسئولیتی را بپذیرند.
من مطمانم اگر با زبان خوش و روشنگری با بانوان صحبت کنیم، همه استقبال خواهند کرد در ایام محرم و صفر—که به فرموده امام راحل، اسلام را زنده نگه میدارند—فرصت مناسبی برای روشنگری و جذب مردم به کارهای خیر مانند همین “لقمههای مقاومت” بود حتی از خانه شروع کنیم در هر شغل و موقعیتی که هستیم، روحیه جهادی را زنده نگه داریم در دورهمیها، محله و مساجد، دیگران را به کارهای خیر تشویق کنیم اگر قرار باشد همه بترسیم و در خانه بنشینیم، پس چه کسی از این مملکت دفاع کند.
روایت این بانوی جهادگر، گواهی زنده بر تداوم راه شهدای کربلا و جبهههای هشت سال دفاع مقدس است وقتی مادران قم، در سایهسار حرم حضرت معصومه(س)، “لقمه مقاومت” میپزند، گویی زینبوارار، پیام وفاداری نسل امروز را به آرمانهای نسل دیروز میرسانند؛ آنان ثابت کردند که سنگر مقاومت، تنها در خط مقدم نیست، در آشپزخانههای بانوان قم، در دل روضههای خانگی و در نگاه پرامید مادرانی است که برای امنیت ایران، “غذای صلواتی” میپزند.
امروز، بانوان جهادی، سرباز چندبعدی مقاومت هستند که همزمان در سه جبهه؛مبارزه فرهنگی (تربیت نسل آینده)، پشتیبانی از مبارزان و جبهه جنگ نرم و رسانه میجنگند.
و در آخر یادمان باشد؛ جبهه مقاومت، با دستهای پینهبسته مردان آغاز میشود، اما با دلهای پرمهر زنان به پیروزی میرسد.
https://eitaa.com/revayatejahadi